گذشتهی ساده:
centralizedشکل سوم:
centralizedسومشخص مفرد:
centralizesوجه وصفی حال:
centralizingتمرکز دادن، در مرکز جمع کردن
متمرکز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He established a strong centralized state.
او دولت مرکزی نیرومندی را بنیان نهاد.
They were against the centralization of economic decision-making in the capital.
آنها مخالف تمرکز تصمیمگیری اقتصادی در پایتخت بودند.
گذشتهی ساده centralize در زبان انگلیسی centralized است.
شکل سوم centralize در زبان انگلیسی centralized است.
وجه وصفی حال centralize در زبان انگلیسی centralizing است.
سومشخص مفرد centralize در زبان انگلیسی centralizes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «centralize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/centralize