امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Centralization

ˌsentrələˈzeɪʃn̩ ˌsentrələˈzeɪʃn̩ ˌsentrəlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    centralizations

معنی‌ها

noun
تمرکز، استقرار در مرکز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
تمرکز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد centralization

  1. noun consolidation
    Synonyms:
    systematization unification concentration

لغات هم‌خانواده centralization

ارجاع به لغت centralization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «centralization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/centralization

لغات نزدیک centralization

پیشنهاد بهبود معانی