Mall

mɒːl mɔːl / / mæl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    malls

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun countable B1
بازار سرپوشیده، بازار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I do my shopping at Lincoln Mall.
- من خریدهای خودم را در بازار لینکلن انجام می‌دهم.
noun countable
پیاده‌رو پردرخت و سایه‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mall

  1. noun commercial complex with many individual retail stores
    Synonyms:
    shopping center shopping mall plaza commercial center market mart mini-mart
  1. noun shopping center
    Synonyms:
    shopping mall shopping plaza shopping complex marketplace
  1. noun promenade
    Synonyms:
    walk boulevard parade boardwalk esplanade public walk alameda

ارجاع به لغت mall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mall

لغات نزدیک mall

پیشنهاد بهبود معانی