فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stretch A Point

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: strain a point

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom

استثنا قائل شدن، ارفاق قائل شدن، مستثنی کردن، شل گرفتن (مقررات و غیره)

The teacher decided to stretch a point and let the student retake the test.

معلم تصمیم گرفت ارفاق قائل شود و بگذارد دانش‌آموز دوباره امتحان بدهد.

The boss was willing to stretch a point and give me an extra day to finish the project.

رئیس می‌خواست شل بگیره و یه روز مهلت اضافه به من بده تا پروژه رو تموم کنم.

idiom

بزرگ‌نمایی کردن، اغراق کردن، لاف زدن، پیاز داغ چیزی را زیاد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She constantly stretchs a point about her intelligence.

او دائماً در مورد هوش خود بزرگ‌نمایی می‌کند.

Don't stain a point about how difficult the task was, we all know it was simple.

درباره‌ی سختی کار لاف نزن. همه می‌دونیم که ساده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stretch a point

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stretch a point» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stretch-a-point

لغات نزدیک stretch a point

پیشنهاد بهبود معانی