گذشتهی ساده:
exceptedشکل سوم:
exceptedسومشخص مفرد:
exceptsوجه وصفی حال:
exceptingهمچنین میتوان از excepting به جای except استفاده کرد.
جز، بهجز، مگر، بهاستثنای، غیر از، سوای
Everyone came except Iraj.
همه بهجز ایرج آمدند.
You can eat everything except meat.
شما میتوانید همهچیز غیر از گوشت بخورید.
She invited everyone except Pari.
او همه را جز پری دعوت کرد.
اعتراض کردن، مخالفت کردن
to except to somebody's remarks
با اظهارات کسی مخالفت کردن
مگر، مگر اینکه، جز اینکه
The room was completely silent except for the buzzing of a bee.
اتاق غرق در سکوت بود و فقط صدای وز وز یک زنبور میآمد.
I'd quit my job except I need the money.
اگر نیاز به پول نداشتم کارم را ول کرده بودم.
except for the fact that...
بهجز این واقعیت که ...، جز این که...
بجز، سوای، به غیر از
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «except» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/except