به جز، به غیر از، سوا از، مجزا از
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Apart from his love for reading, John also enjoys playing the piano.
جان به غیر از علاقهاش به مطالعه از نواختن پیانو نیز لذت میبرد.
Apart from my family, I don't have many close friends.
به غیر از خانوادهام دوستان صمیمی زیادی ندارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «apart from» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apart-from