آخرین به‌روزرسانی:
Introspection
ˌɪntrəˈspekʃn
ˌɪntrəˈspekʃn
معنی و نمونه‌جمله
noun
باطن‌بینی، درون‌گرایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
introspective psychology
روانشناسی درون‌نگر
مترادف و متضاد introspection
-
noun self-analysisSynonyms:reflection meditation contemplation introversion scrutiny self-examination deep thought soul-searching self-absorption rumination brooding self-questioning self-observation heart-searching egoism
ارجاع به لغت introspection
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «introspection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/introspection
لغات نزدیک introspection
- - introrse
- - introspect
- - introspection
- - introspective
- - introversion