با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-examination

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    خودآزمایی، خودسنجی، ارزیابی خود، خویشتن‌نگری، خودنگری، درون‌نگری
    • - Self-examination can be a difficult process, as it requires us to confront our own flaws and shortcomings.
    • - خودسنجی می‌تواند فرایند دشواری باشد زیرا ما را ملزم می‌کند با نقص‌های خود مواجه شویم.
    • - She spent hours in self-examination, trying to understand why she was feeling so unhappy.
    • - او ساعت‌ها به خودنگری پرداخت و سعی کرد بفهمد چرا تا این اندازه احساس ناراحتی می‌کرد.
  • noun uncountable
    پزشکی معاینه‌ی شخصی
    • - Self-examination is an essential part of maintaining good oral hygiene, as it helps identify any signs of gum disease or tooth decay.
    • - معاینه‌ی شخصی بخش مهمی از حفظ بهداشت دهان و دندان است؛ زیرا به شناسایی علائم بیماری لثه یا پوسیدگی دندان کمک می‌کند.
    • - Regular self-examination is an important part of maintaining good health.
    • - معاینه‌ی شخصی منظم بخش مهمی از حفظ سلامتی است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد self-examination

  1. noun The contemplation of your own thoughts and desires and conduct
    Synonyms: introspection, self-contemplation

ارجاع به لغت self-examination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-examination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-examination

لغات نزدیک self-examination

پیشنهاد بهبود معانی