فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Self-evaluation

ˌselfɪvæljuˈeɪʃn ˌselfɪˌvæljuˈeɪʃn

شکل جمع:

self-evaluations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

خودارزیابی (بررسی و ارزیابی عملکرد، مهارت‌ها، یا ویژگی‌های فردی توسط خود شخص)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Through self-evaluation, she realized she needed to improve her communication skills.

ازطریق خودارزیابی، دریافت که باید مهارت‌های ارتباطی‌اش را بهبود بخشد.

After the project, I spent some time on self-evaluation to understand what I could do better.

بعد‌از پروژه، زمانی را صرف خودارزیابی کردم تا بفهمم چه کارهایی را می‌توانستم بهتر انجام دهم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-evaluation

  1. noun the process of judging your own work, abilities, or performance in order to understand your strengths and weaknesses

ارجاع به لغت self-evaluation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-evaluation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-evaluation

لغات نزدیک self-evaluation

پیشنهاد بهبود معانی