آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Unfrock

ˌʌnˈfrɑːk ˌʌnˈfrɒk

گذشته‌ی ساده:

unfrocked

شکل سوم:

unfrocked

سوم‌شخص مفرد:

unfrocks

وجه وصفی حال:

unfrocking

توضیحات:

همچنین می‌توان از defrock به‌جای unfrock استفاده کرد.

معنی unfrock | جمله با unfrock

verb - transitive

خلع لباس کردن، از کسوت روحانی برکنار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The bishop refused to unfrock the priest despite the accusations.

اسقف علی‌رغم اتهامات از خلع لباس کشیش خودداری کرد.

Once unfrocked, he left the town and lived a quiet life.

پس‌از خلع لباس، شهر را ترک کرد و زندگی آرامی را در پیش گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unfrock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfrock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unfrock

لغات نزدیک unfrock

پیشنهاد بهبود معانی