با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Avouch

American: əˈvaʊt͡ʃ British: əˈvaʊt͡ʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    آشکارا گفتن، اقرار کردن، اطمینان دادن، تضمین کردن،مستقر ساختن، مقرر داشتن، تصدیق و تأیید کردن، تثبیت کردن
    • - I can't avouch for her honesty.
    • - من نمی‌توانم امانت او را تضمین کنم.
    • - He did avouch those unjust actions.
    • - به درستی که او به آن اعمال غیرمنصفانه اعتراف کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد avouch

  1. verb To put into words positively and with conviction
    Synonyms: affirm, avow, allege, argue, assert, asseverate, aver, claim, contend, declare, hold, maintain, say, state
    Antonyms: disavow

ارجاع به لغت avouch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avouch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/avouch

لغات نزدیک avouch

پیشنهاد بهبود معانی