به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

De Rigueur

ˈdiːrɪˈɡjuːr dərɪˈɡjuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (از نظر سنتی یا اخلاقی) الزام‌آور، اجباری، ضروری، لازم
    • - Where I work, suits are de rigueur for all employees.
    • - در جایی که من کار می‌کنم، پوشیدن کت‌وشلوار ضروری است.
    • - Dark sunglasses are de rigueur these days.
    • - این روزها عینک دودی، ضروری است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد de rigueur

  1. adjective socially obligatory
    Synonyms: a must, au fait, called for, comme il faut, conforming to accepted standards, conventional, correct, mandatory, necessary, obligatory, proper, required, right

ارجاع به لغت de rigueur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «de rigueur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/de-rigueur

لغات نزدیک de rigueur

پیشنهاد بهبود معانی