با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Given Name

    ˈɡɪvn̩ˈneɪm ɡɪvn̩neɪm
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      given names

    معنی و نمونه‌جمله

    noun phrase
    name christian = اسم اول، نام کوچک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - His given name was Abbas and his family name was Aryanpur.
    - نام او عباس و نام خانوادگی‌اش آریان‌پور بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد given name

    1. noun first name
      Synonyms: baptismal name, Christian name, forename

    ارجاع به لغت given name

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «given name» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/given-name

    لغات نزدیک given name

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار