آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Odds

ɑːdz ɒdz

معنی odds | جمله با odds

noun plural C1

احتمال وقوع، تمایل به‌یک سو، احتمالات، شانس

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

The odds of being hired are in your favor because you have a doctorate.

چون دکترا داری احتمال اینکه تو را استخدام کنند، زیاد است.

The odds are against his winning.

احتمال بردن او کم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They were fighting against heavy odds.

آن‌ها در شرایط سختی می‌جنگیدند.

noun plural

نابرابری، فرق، عدم توافق، مغایرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a victory against overwhelming odds

پیروزی باوجود مشکلات فراوان

They are always at odds with each other over money.

آن‌ها همیشه سر پول با هم ناسازگاری دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد odds

  1. noun probability
    Synonyms:

Idioms

against (all) odds

باوجود مشکلات یا سختی‌ها، برخلاف انتظار

be at odds with somebody (over something)

(درباره‌ی چیزی) با کسی اختلاف داشتن

by (all) odds

بدون شک، حتماً، هرطور شده

give (or receive) odds

(در مسابقه و غیره) اوانس دادن، فرجه دادن

it makes no odds

(انگلیس) موجب تغییرات مهمی نخواهد شد، (برای من) علی‌السویه است

Idioms بیشتر

lay (somebody) odds (of)

شرط بندی کردن (با کسی)

odds and sods

(انگلیس) خرده ریز، خرت و پرت، اشیای متفرقه

the odds are

احتمال این است که، به احتمال زیاد

what's the odds?

(انگلیس - عامیانه) چه اهمیتی دارد، مگه چی شده، خب حالا چی

ارجاع به لغت odds

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «odds» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/odds

لغات نزدیک odds

پیشنهاد بهبود معانی