فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Oddment

ˈɒdmənt British: ˈɒdmənt

معنی

noun

چیزهای متفرقه، تکه‌و‌پاره، چیز باقیمانده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oddment

  1. noun articles too small or numerous to be specified.
    Synonyms:
    sundries odds and ends etcetera
  1. noun something unusual -- perhaps worthy of collecting
    Synonyms:
    oddity curiosity rarity fragment remnant remainder end scrap shred curio peculiarity

ارجاع به لغت oddment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oddment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oddment

لغات نزدیک oddment

پیشنهاد بهبود معانی