خانواده تشکیل دادن / بچه دار شدن و بزرگ کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It's challenging to bring up a family on a low income.
تشکیل خانواده و بزرگ کردن بچه با درآمد کم چالش برانگیز است.
They decided to move to the countryside to bring up their family.
آنها تصمیم گرفتند برای تشکیل خانواده و بزرگ کردن فرزندانشان به حومه شهر نقل مکان کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bring up a family» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-up-a-family