آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bring Traffic To A Standstill

معنی bring traffic to a standstill | جمله با bring traffic to a standstill

collocation

ترافیک را متوقف کردن، باعث بند آمدن ترافیک شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The accident brought traffic to a standstill.

تصادف باعث توقف کامل ترافیک شد.

The heavy snow brought traffic to a standstill across the city.

برف سنگین ترافیک را در سراسر شهر متوقف کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bring traffic to a standstill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bring traffic to a standstill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-traffic-to-a-standstill

لغات نزدیک bring traffic to a standstill

پیشنهاد بهبود معانی