زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Advert

ˈædvɜrːt ˈædvɜːt

شکل جمع:

adverts

معنی advert | جمله با advert

verb - intransitive B1

عطف کردن به، مورد توجه قرار دادن، اشاره کردن به

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

adverted to foreign language sources

به منابع زبان‌های خارجی اشاره کرد

adverted to the speaker

به سخنران توجه کرد

noun abbreviation countable

advertisement

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I saw your advert in the newspaper

تبلیغ شما را در روزنامه دیدم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد advert

  1. verb to call or direct attention to something
    Synonyms:
    mention name refer point out bring up cite observe notice attend consider touch point allude
  1. verb give heed (to)
    Synonyms:
    attend pay-heed give-ear hang
  1. noun a public promotion of some product or service
    Synonyms:
    advertising advertisement advertizement advertizing

سوال‌های رایج advert

شکل جمع advert چی میشه؟

شکل جمع advert در زبان انگلیسی adverts است.

ارجاع به لغت advert

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/advert

لغات نزدیک advert

پیشنهاد بهبود معانی