گذشتهی ساده:
clawedشکل سوم:
clawedسومشخص مفرد:
clawsوجه وصفی حال:
clawingشکل جمع:
clawsلیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با چنگال چیزی را گرفتن یا خراشیدن
(انگلیس) به زور یا ترفند پس گرفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «claw» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/claw