آخرین به‌روزرسانی:

Talon

ˈtælən ˈtælən

شکل جمع:

talons

معنی

noun

چنگال، ناخن، پنجه، پاشنه پا، پاشنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد talon

  1. noun
    Synonyms:
    nail hook claw clutches spur

ارجاع به لغت talon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «talon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/talon

لغات نزدیک talon

پیشنهاد بهبود معانی