آخرین به‌روزرسانی:

Clutches

ˈklʌtʃəz ˈklʌtʃəz

گذشته‌ی ساده:

clutched

شکل سوم:

clutched

وجه وصفی حال:

clutching

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural C2

چنگال، چنگ، مشت، قدرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

They are not beyond the clutches of the courts.

توان آن‌ها فراتر از بازوان قدرت دادگاه نیست.

in the clutches of criminals

در چنگ مجرمان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clutches

  1. noun personal power
    Synonyms:
    control possession hands sway grip grasp custody keeping claws

سوال‌های رایج clutches

گذشته‌ی ساده clutches چی میشه؟

گذشته‌ی ساده clutches در زبان انگلیسی clutched است.

شکل سوم clutches چی میشه؟

شکل سوم clutches در زبان انگلیسی clutched است.

وجه وصفی حال clutches چی میشه؟

وجه وصفی حال clutches در زبان انگلیسی clutching است.

ارجاع به لغت clutches

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clutches» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clutches

لغات نزدیک clutches

پیشنهاد بهبود معانی