۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Barb

bɑːrb bɑːb

گذشته‌ی ساده:

barbed

شکل سوم:

barbed

سوم‌شخص مفرد:

barbs

وجه وصفی حال:

barbing

شکل جمع:

barbs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

خار، پیکان، نوک، ریش، خاردارکردن، پیکان‌دارکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

barbed wire

سیم خاردار

The barb of his jokes made us uneasy.

تندوتیزی شوخی‌های او ما را ناراحت کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I felt the barb of his personal attacks.

زنندگی حملات شخصی او را احساس می‌کردم.

the barbs of ridicule

طعنه‌های تمسخرآمیز

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد barb

  1. noun point
    Synonyms:
    point shaft arrow spike spur thorn dart prong quill prickle bristle thistle
  1. noun pointed comment
    Synonyms:
    criticism insult sarcasm dig gibe cut scoff sneer affront rebuff
    Antonyms:
    praise kindness

سوال‌های رایج barb

گذشته‌ی ساده barb چی میشه؟

گذشته‌ی ساده barb در زبان انگلیسی barbed است.

شکل سوم barb چی میشه؟

شکل سوم barb در زبان انگلیسی barbed است.

شکل جمع barb چی میشه؟

شکل جمع barb در زبان انگلیسی barbs است.

وجه وصفی حال barb چی میشه؟

وجه وصفی حال barb در زبان انگلیسی barbing است.

سوم‌شخص مفرد barb چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد barb در زبان انگلیسی barbs است.

ارجاع به لغت barb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/barb

لغات نزدیک barb

پیشنهاد بهبود معانی