با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Roughcast

ˈrʌfkæst ˈrʌfkɑːst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective adverb
اندوده به شن و آهک، گل‌مالی شده، اجمالاً درست کردن، ناقص، ناتمام، اندود شن و آهک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roughcast

  1. verb Hew roughly, without finishing the surface
    Synonyms: rough-hew

ارجاع به لغت roughcast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roughcast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roughcast

لغات نزدیک roughcast

پیشنهاد بهبود معانی