ناصاف بریدن، بدون صیقل دادن بریدن (سنگ و الوار و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The woodworker carefully rough-hewed the log, preserving its natural shape and texture for a unique piece of furniture.
نجار با دقت کندهی چوب را بهصورت ناصاف برید و شکل و بافت طبیعی آن را برای ساخت مبلمان منحصربهفرد حفظ کرد.
The construction workers rough-hewed the beams for the new house.
کارگران ساختمانی تیرهای خانهی جدید را ناصاف بریدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rough-hew» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rough-hew