فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Accessibility

ˌæksesəˈbɪləti əkˌsesəˈbɪləti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

دسترسی، دستیابی‌پذیری، امکان نزدیکی، قابلیت وصول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the accessibility of public transportation

دسترسی به وسایل نقلیه‌ی عمومی

The new website design prioritizes accessibility.

طراحی جدید وبسایت دستیابی‌پذیری را در اولویت قرار می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accessibility

  1. noun approachability
    Synonyms:
    openness receptiveness convenience
    Antonyms:
    unapproachability

لغات هم‌خانواده accessibility

ارجاع به لغت accessibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accessibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accessibility

لغات نزدیک accessibility

پیشنهاد بهبود معانی