فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unguent

ˈʌŋɡwənt ˈʌŋɡwənt ˈʌŋɡwənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    unguents

معنی

  • noun
    روغن، خمیر، مرهم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unguent

  1. noun Semisolid preparation (usually containing a medicine) applied externally as a remedy or for soothing an irritation
    Synonyms: balm, ointment, emollient, cream, salve, cerate, lotion, unction, lubricant

ارجاع به لغت unguent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unguent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unguent

لغات نزدیک unguent

پیشنهاد بهبود معانی