میخدار (به عنوان تزیین)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The studded collar on the dog gleamed in the sunlight.
قلادهی میخدار دور گردن سگ زیر نور خورشید میدرخشید.
The studded leather jacket added a touch of edginess to her outfit.
ژاکت چرمی میخدار حس خاصی را به پوشش او افزود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «studded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/studded