آخرین به‌روزرسانی:

Studded

ˈstʌdɪd ˈstʌdɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

میخ‌دار (به عنوان تزیین)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The studded collar on the dog gleamed in the sunlight.

قلاده‌ی میخ‌دار دور گردن سگ زیر نور خورشید می‌درخشید.

The studded leather jacket added a touch of edginess to her outfit.

ژاکت چرمی میخ‌دار حس خاصی را به پوشش او افزود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت studded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «studded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/studded

لغات نزدیک studded

پیشنهاد بهبود معانی