حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Painted
peɪntɪd
peɪntɪd
سومشخص مفرد:
paintsوجه وصفی حال:
paintingمعنی painted
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد painted
-
adjective portrayedSynonyms:depicted pictured drawn outlined delineated sketched designed composed limned multicolored multicoloured multi-colored multi-coloured varicolored varicoloured motley multicolor multi-color particolored particoloured piebald pied calico frescoed washed on
-
adjective finishedSynonyms:Antonyms:unpainted
-
adjective made-upSynonyms:
-
verb to apply cosmeticsSynonyms:powdered
-
verb to protect, or decorate by paintingSynonyms:
سوالهای رایج painted
وجه وصفی حال painted چی میشه؟
وجه وصفی حال painted در زبان انگلیسی painting است.
سومشخص مفرد painted چی میشه؟
سومشخص مفرد painted در زبان انگلیسی paints است.
ارجاع به لغت painted
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «painted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/painted
لغات نزدیک painted
- - paint the town (red)
- - paintbrush
- - painted
- - painted bunting
- - painted cup
