شکل سوم فعل sow
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She carefully sown the flower seeds into the soil.
او با دقت دانههای گل را در خاک کاشت.
He sown the wildflower seeds in the meadow.
او دانههای گل وحشی را در چمنزار کاشت.
کلمهی «sown» در زبان فارسی، بسته به زمینه به «کاشت» یا «کاشته شده» ترجمه میشود.
«Sown» شکل گذشته و گذشتهی کامل از فعل «to sow» است و معمولاً برای توصیف فرآیند پاشیدن دانهها در خاک به منظور رشد گیاهان و محصولات کشاورزی به کار میرود. این کلمه نه تنها به عمل فیزیکی کاشت دانهها اشاره دارد، بلکه میتواند بار معنایی نمادین نیز داشته باشد و به تلاش، سرمایهگذاری یا شروع کاری اشاره کند که انتظار میرود در آینده نتیجه دهد.
در کشاورزی، «sown» برای توضیح فصلها و روشهای کاشت محصولات مختلف بسیار مهم است. برای مثال، گندم، جو یا سبزیجات مختلف باید در زمان و مکان مناسب «sown» شوند تا رشد مطلوب و برداشت موفقیتآمیز داشته باشند. این واژه نشاندهندهی مرحلهای اساسی در چرخهی کشاورزی است که بدون آن تولید مواد غذایی ممکن نیست.
فراتر از کاربرد کشاورزی، «sown» در ادبیات و گفتار روزمره به صورت استعاری نیز به کار میرود. به عنوان مثال، وقتی گفته میشود «seeds of hope were sown» به معنای آن است که بذرهای امید در دل افراد کاشته شده و انتظار میرود در آینده به ثمر برسند. این کاربرد نشان میدهد که مفهوم «sown» میتواند در حوزههای روانشناسی، انگیزشی یا توسعه فردی نیز معنای مهمی داشته باشد.
«Sown» همچنین به فرآیند برنامهریزی و آمادگی برای آینده اشاره دارد. هر فعالیتی که امروز انجام میشود و انتظار میرود در آینده نتیجه بدهد، میتواند به نوعی «sown» تلقی شود. این جنبه نمادین باعث میشود واژه در متون آموزشی، انگیزشی و حتی ادبیات داستانی کاربرد گستردهای داشته باشد.
«sown» نه تنها بیانگر یک عمل کشاورزی ساده است، بلکه مفهومی عمیق از سرمایهگذاری، صبر، و انتظار برای نتیجه دارد. این واژه قابلیت انتقال حس رشد، تلاش و تحقق پتانسیلها را دارد و در متون علمی، روزمره و ادبی به شکلهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sown