آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Seeded

ˈsiːdəd ˈsiːdɪd

سوم‌شخص مفرد:

seeds

وجه وصفی حال:

seeding

معنی seeded

بذردار، بازیکن سابقه‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد seeded

  1. verb place (seeds) in or on the ground for future growth
    Synonyms:
    planted sowed scattered sown strewn broadcasted germinated
  1. adjective sprinkled with seed
    Synonyms:
    sown
  1. adjective (of the more skilled contestants) selectively arranged in the draw for position in a tournament so that they meet each other in later rounds
    Antonyms:
    unseeded

سوال‌های رایج seeded

وجه وصفی حال seeded چی میشه؟

وجه وصفی حال seeded در زبان انگلیسی seeding است.

سوم‌شخص مفرد seeded چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد seeded در زبان انگلیسی seeds است.

ارجاع به لغت seeded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seeded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seeded

لغات نزدیک seeded

پیشنهاد بهبود معانی