فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lone

loʊn ləʊn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

تنها، تک، دلتنگ، مجرد، بیوه، یکه، مجزا و منفرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a lone horseman

یکه‌سوار، تکاور

a lone traveler

مسافر تنها

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A lone messenger made his way to the camp.

پیام‌رسان تک و تنها خود را به اردوگاه رساند.

A big city is full of lone women.

یک شهر بزرگ، پر از زن‌های بی‌شوهر است.

a lone cabin in the middle of a forest

کلبه‌ی متروکه‌ای در وسط یک جنگل

that town's lone industry

یگانه صنعت آن شهر

The lone survivor of the fire.

تنها کسی که از آتش‌سوزی جان به‌در برده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lone

  1. adjective by oneself; only
    Synonyms:
    alone single only one separate isolated lonely unaccompanied solitary lonesome unique particular abandoned separated deserted sole secluded forsaken solo singular stag onliest
    Antonyms:
    together accompanied along

ارجاع به لغت lone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lone

لغات نزدیک lone

پیشنهاد بهبود معانی