تقریباً، تا حدی، مستقیماً، کمابیش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
The construction of the bridge is nearly finished.
ساختمان پل تقریباً تمام است.
to be nearly related
قوم و خویشی نزدیک داشتن
اصلاً، بههیچ وجه
کلمهی «nearly» در زبان فارسی به «تقریباً»، «نزدیک به» یا «حدوداً» ترجمه میشود.
«Nearly» یک قید است که برای بیان حدود و نزدیکی به مقداری یا وضعیتی استفاده میشود، به این معنا که چیزی نزدیک به یک مقدار مشخص است ولی به طور کامل یا دقیق به آن نمیرسد. این کلمه به منظور نشان دادن تقریب، عدم قطعیت یا نزدیک بودن به حد مشخصی به کار میرود و در بسیاری از جملات روزمره و رسمی کاربرد دارد.
استفاده از «nearly» به زبان گفتاری و نوشتاری زبان انگلیسی تنوع و روانی میبخشد، زیرا به گوینده اجازه میدهد بدون نیاز به بیان اعداد یا مقادیر دقیق، میزان تقریبی را بیان کند. برای مثال، وقتی گفته میشود «nearly 100 people attended the event» به معنای این است که تعداد شرکتکنندگان تقریباً صد نفر بوده ولی ممکن است کمی کمتر یا بیشتر باشد.
از نظر معنایی، «nearly» به تفاوت ظریف بین کامل بودن و نزدیک بودن اشاره دارد؛ یعنی چیزی کاملاً اتفاق نیفتاده اما بسیار به آن نزدیک است. این مورد به فهم دقیقتر و ظریفتر مفاهیم کمک میکند و باعث میشود بیانهای زبانی طبیعیتر و انعطافپذیرتر شوند.
در نگارش رسمی و غیررسمی، «nearly» کاربرد گستردهای دارد و در زمینههای مختلف مانند آمار، گزارشها، داستانها و مکالمات روزمره به کار میرود. استفاده از این قید باعث میشود تا اطلاعات با دقت قابل قبول ولی بدون نیاز به اعداد دقیق منتقل شود، که در بسیاری از موارد مفید و کارآمد است.
«nearly» کلمهای است که به بیان حدود و تقریبات کمک میکند و نقش مهمی در انتقال معانی ضمنی و ظریف در زبان انگلیسی ایفا میکند. این قید، بخش مهمی از مکالمات روزمره و متون مختلف است که به گفتار و نوشتار رنگ و انعطافپذیری میبخشد و بیان دقیقتری از مقادیر و وضعیتها ارائه میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nearly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nearly