Circa

ˈsɜrːkə ˈsɜːkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

plural preposition
در حدود، در اطراف، تقریباً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- circa 1350-1357
- حدود سال‌های 1350 تا 1357
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد circa

  1. preposition approximately
    Synonyms: about, around, close on, in the region of, near, nearby, nigh, roughly

ارجاع به لغت circa

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/circa

لغات نزدیک circa

پیشنهاد بهبود معانی