آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ شهریور ۱۴۰۴

    Dom

    dɑm dɒm

    معنی Dom | جمله با Dom

    noun

    دین دام (عنوان برخی راهبان و کشیشان)

    Dom Francis dedicated his life to serving God and the brethren.

    دام فرانسیس زندگی‌اش را وقف خدمت به خدا و برادران کرد.

    Dom Thomas led the evening prayers with a serene voice.

    دام توماس نماز عصر را با صدایی آرام اقامه کرد.

    noun

    دُن (عنوان پیشوند نام مسیحی اشخاص برجسته در برزیل و پرتغال)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Dom Pedro was a respected nobleman in Portuguese society.

    دُن پدرو نجیب‌زاده‌ای محترم در جامعه‌ی پرتغال بود.

    The coronation of Dom João marked the beginning of a new era for Brazil.

    تاج‌گذاری دُن ژوآئو آغاز دوره‌ی جدیدی برای برزیل بود.

    abbreviation

    خانگی، داخلی

    شکل کامل: domestic

    His dom dog is well-trained and obedient.

    سگ خانگی او به‌خوبی آموزش‌دیده و مطیع است.

    The airline offers both dom and international flights.

    این شرکت هواپیمایی هم پروازهای داخلی و هم بین‌المللی ارائه می‌دهد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    my dom cat

    گربه‌ی خانگی من

    abbreviation

    برجسته

    شکل کامل: dominant

    The dom player on the team scored the winning goal.

    بازیکن برجسته‌ی این تیم گل پیروزی را به ثمر رساند.

    She has a dom personality.

    شخصیت برجسته‌ای دارد.

    abbreviation

    سلطه

    شکل کامل: dominion

    The CEO's dom extended across multiple industries.

    سلطه‌ی مدیرعامل بر چندین صنعت گسترش یافت.

    They lived under the dom of a powerful empire for centuries.

    آن‌ها قرن‌ها تحت سلطه‌ی امپراتوری قدرتمندی زندگی می‌کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the queen's dom over her subjects

    سلطه ملکه بر رعایایش

    suffix

    (dom-) -نشین

    The people of the dukedom celebrated the coronation of their new duke.

    مردم این دوک‌نشین تاج‌گذاری دوک جدید خود را جشن گرفتند.

    The dukedom was a symbol of power and authority.

    دوک‌نشین نماد قدرت و اقتدار بود.

    suffix

    (dom-) قلمرو

    The kingdom's borders were guarded.

    از مرزهای قلمرو پادشاهی محافظت می‌شد.

    The kingdom was one of the largest in medieval Europe.

    این پادشاهی، یکی از بزرگ‌ترین‌ها در اروپای قرون وسطی بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the citizens of the kingdom

    شهروندان قلمرو پادشاهی

    suffix

    (dom-) حالت یا واقعیت موجود

    Freedom is the cornerstone of democracy.

    آزادی سنگ بنای دموکراسی است.

    After years of oppression, they finally tasted the sweetness of freedom.

    آن‌ها پس از سال‌ها سرکوب، سرانجام طعم شیرینی آزادی را چشیدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت Dom

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Dom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dom

    لغات نزدیک Dom

    • - dolt
    • - doltish
    • - Dom
    • - dom rep
    • - domain
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.