Annexation

ˌænekˈseɪʃn̩ ˌænekˈseɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پیوست، ضمیمه‌سازی، انضمام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد annexation

  1. noun adding, joining
    Synonyms: addition, annexing, appropriation, attachment, grab, incorporation, increase, increment, merger, takeover
    Antonyms: detachment, subtraction

ارجاع به لغت annexation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «annexation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/annexation

لغات نزدیک annexation

پیشنهاد بهبود معانی