گذشتهی ساده:
marvelledشکل سوم:
marvelledسومشخص مفرد:
marvelsوجه وصفی حال:
marvellingشکل جمع:
marvelsحیرتزده شدن، شگفتزده شدن، متعجب شدن
Foreigners marveled at the country's rapid progress.
پیشرفت سریع کشور، خارجیان را حیرتزده کرد.
I always marvel at the beauty of the night sky.
من همیشه از زیبایی آسمان شب شگفتزده میشوم.
They listened to my story and marveled.
آنان به سرگذشت من گوش دادند و غرق در تعجب شدند.
I marveled at his dexterity.
از مهارت (زبردستی) او در شگفتی بودم.
شگفتی، تعجبآور، اعجابانگیز، تحسینبرانگیز، معجزه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Isfahan's Shah mosque is one of the marvels of architecture.
مسجدشاه اصفهان یکی از شگفتیهای معماری است.
Her ability to solve complex problems is a true marvel.
توانایی او در حل مسائل پیچیده واقعاً تحسینبرانگیز است.
It was a marvel that I survived the accident.
نجات من از آن تصادف یک معجزه بود.
If we had the means, we could achieve marvels.
اگر وسایل داشتیم اعجاز میکردیم.
اعجاز کردن، فرجود کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «marvel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/marvel