فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Transpiration

ˌtrænspəˈreɪʃn ˌtrænspəˈreɪʃn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

زیست‌شناسی گیاه‌شناسی تعرق، ترادمش، تعریق (فرایند تبخیر آب از سطح گیاهان، به‌ویژه از روزنه‌ها و برگ‌ها)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

During hot weather, transpiration increases in plants.

در هوای گرم، تعرق گیاهان افزایش می‌یابد.

Transpiration plays a crucial role in cooling the plant and the surrounding environment.

ترادمش نقش مهمی در خنک کردن گیاه و محیط اطراف آن دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The process of transpiration is essential for maintaining the water cycle in nature.

فرایند تبخیر آب از سطح گیاهان برای حفظ چرخه‌ی آب در طبیعت ضروری است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transpiration

  1. noun the process by which plants lose water vapor through small openings in their leaves called stomata

ارجاع به لغت transpiration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transpiration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transpiration

لغات نزدیک transpiration

پیشنهاد بهبود معانی