آخرین به‌روزرسانی:

Horticulture

ˈhɔːrtəˌkʌltʃər ˈhɔːtəˌkʌltʃə

معنی

noun

گل برزی، باغبانی علمی، علم رویانیدن گیاه‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد horticulture

  1. noun gardening
    Synonyms:
    farming agriculture cultivation groundskeeping floriculture arboriculture viticulture viniculture

ارجاع به لغت horticulture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «horticulture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/horticulture

لغات نزدیک horticulture

پیشنهاد بهبود معانی