فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Horticulture

ˈhɔːrtəˌkʌltʃər ˈhɔːtəˌkʌltʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گل برزی، باغبانی علمی، علم رویانیدن گیاه‌ها
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد horticulture

  1. noun gardening
    Synonyms: agriculture, arboriculture, cultivation, farming, floriculture, groundskeeping, viniculture, viticulture

ارجاع به لغت horticulture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «horticulture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/horticulture

لغات نزدیک horticulture

پیشنهاد بهبود معانی