با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Smooth-tongued

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زبان‌باز، چرب‌زبان، چاچول‌باز
- The smooth-tongued salesman convinced me to buy the expensive car with his persuasive words.
- فروشنده‌ی زبان‌باز با سخنان متقاعدکننده‌ی خود مرا متقاعد کرد که ماشین گران‌قیمت را بخرم.
- The smooth-tongued politician easily swayed the crowd with his charismatic speeches.
- این سیاست‌مدار چرب‌زبان با سخنرانی‌های پرجذبه‌اش جمعیت را به‌راحتی تحت‌تأثیر قرار داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smooth-tongued

  1. adjective Characterized by ready but often insincere or superficial discourse
    Synonyms: glib, facile, slick, glib-tongued

ارجاع به لغت smooth-tongued

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smooth-tongued» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smooth-tongued

لغات نزدیک smooth-tongued

پیشنهاد بهبود معانی