آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Well-bred

ˈwelbred ˈwelbred

معنی well-bred | جمله با well-bred

adjective

قدیمی باتربیت، فرهیخته، باادب، مؤدب، بانزاکت

The well-bred children were taught from a young age to say "please" and "thank you" and to always be courteous to others.

به بچه‌های فرهیخته از سنین پایین آموزش داده می‌شد که بگویند «لطفاً» و «متشکرم» و همیشه با دیگران مهربان باشند.

The well-bred gentleman held the door open for the lady behind him.

مرد باتربیت در را برای بانوی پشت سرش باز نگه داشت.

adjective

جانورشناسی اصیل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the well-bred hunting dog

سگ شکاری اصیل

The well-bred racehorse was a favorite to win the prestigious competition.

این اسب مسابقه‌ای اصیل یکی از مدعی‌های برنده شدن در این رقابت معتبر بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد well-bred

ارجاع به لغت well-bred

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-bred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-bred

لغات نزدیک well-bred

پیشنهاد بهبود معانی