فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Well-behaved

ˌwelbɪˈheɪvd ˌwelbɪˈheɪvd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خوش‌رفتار، باتربیت، متین، باادب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The well-behaved children sat quietly during the entire church service.

بچه‌های باتربیت در تمام طول مراسم کلیسا ساکت نشسته بودند.

The well-behaved students followed the teacher's instructions.

دانش‌آموزان خوش‌رفتار به دستورات معلم عمل کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-behaved

  1. adjective (usually of children) someone who behaves in a manner that the speaker believes is correct
    Synonyms:
    good polite courteous mannerly civil

ارجاع به لغت well-behaved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-behaved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-behaved

لغات نزدیک well-behaved

پیشنهاد بهبود معانی