امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bolo

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شمشیر، چاقوی بلند یک لبه، قداره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bolo

  1. noun Long heavy knife with a single edge; of Philippine origin
    Synonyms:
    bolo knife
  1. noun A cord fastened around the neck with an ornamental clasp and worn as a necktie
    Synonyms:
    bolo-tie bola tie bola

ارجاع به لغت bolo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bolo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bolo

لغات نزدیک bolo

پیشنهاد بهبود معانی