گذشتهی ساده:
shankedشکل سوم:
shankedسومشخص مفرد:
shanksوجه وصفی حال:
shankingشکل جمع:
shanksساق پا، ساق جوراب، (کالبدشناسی) درشت نی، قصبه کبری، ساقه، میله (بدنه ستون و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
راه رفتن، گام زدن
1- (در اصل) عصر 2- سر شب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shank» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shank