شکل جمع:
shinsکالبدشناسی ساق پا، قلم پا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
He kicked me in the shin.
لگد زد به قلم پایم.
The football player received a hard kick to the shin during the match.
در مسابقه ضربهی محکمی به ساق پای فوتبالیست خورد.
پیاده و با سرعت رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sailor could easily shin up a twenty-meter rope.
ملوان میتوانست به آسانی از یک طناب بیست متری بالا برود.
I reached the window by shining up the tree.
با بالا رفتن از درخت به پنجره رسیدم.
از ناحیهی ساق پا آسیب دیدن، به ساق پا اصابت کردن
In football one can easily get shinned.
در فوتبال قلم پای آدم به آسانی لگد میخورد.
He accidentally shinned the table while walking in the dark.
هنگام راه رفتن در پارک اتفاقی ساق پایش به میز خورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shin