کالبدشناسی استخوان درشتنی، تیبیا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
She fractured her tibia while playing soccer.
او در حین بازی فوتبال دچار شکستگی استخوان درشتنی شد.
The tibia connects the knee to the ankle.
تیبیا زانو را به مچ پا متصل میکند.
جانورشناسی ساق (حشرات)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tibia of the grasshopper is longer than its femur.
ساق ملخ بلندتر از ران آن است.
Insects rely on their tibia for jumping and walking.
حشرات برای پریدن و راه رفتن به ساق خود متکی هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tibia» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tibia