با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Valve

vælv vælv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    valves

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شیر، شیرفلکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The engineer adjusted the valve to control the flow of gas in the pipeline.
- مهندس شیر را برای کنترل جریان گاز در خط لوله تنظیم کرد.
- Check the valve regularly to ensure it's in good working condition
- شیرفلکه را به‌طور مرتب بررسی کنید تا از سالم بودن آن مطمئن شوید.
noun countable
کالبدشناسی دریچه (قلب)
- The valve was unable to properly regulate the blood flow.
- دریچه قادر به تنظیم صحیح جریان خون نبود.
- A malfunctioning valve can result in heart issues.
- عملکرد نادرست دریچه می‌تواند منجر به مشکلات قلبی شود.
noun countable
موسیقی پیستون (در سازهای بادی)
- Oil the valves regularly to maintain a smooth sound.
- پیستون‌ها را به‌طور مرتب روغن‌کاری کنید تا صدای روانی به گوش برسد.
- The broken valve caused the trumpet to squeak during the performance.
- شکستگی پیستون باعث شد که ترومپت حین اجرا جیر جیر کند.
noun countable
انگلیسی بریتانیایی برق لامپ خلأ
- The valve was responsible for controlling the flow of electrons.
- لامپ خلأ وظیفه‌ی کنترل جریان الکترون‌ها بر عهده داشت.
- The technician adjusted the valve to regulate the electricity passing through the circuit.
- تکنسین لامپ خلأ را برای تنظیم جریان الکتریکی عبوری از مدار تنظیم کرد.
noun countable
جانورشناسی زیست‌شناسی کفه
- The barnacle's valve remained tightly closed.
- کفه‌ی کشتی‌چسب همچنان محکم بسته بود.
- The scientist studied the mollusk's valve under a microscope.
- این دانشمند کفه‌ی نرم‌تنان را زیر میکروسکوپ بررسی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد valve

  1. noun on-and-off device
    Synonyms: cock, faucet, flap, gate, hydrant, lid, pipe, plug, shutoff, spigot, stopper, tap

Collocations

  • gauge valve

    شیر نمونه‌گیری، شیر سنجش

ارجاع به لغت valve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «valve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/valve

لغات نزدیک valve

پیشنهاد بهبود معانی