فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Faucet

ˈfɑːsət ˈfɔːsɪt

شکل جمع:

faucets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

شیر آب، شیر بشکه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The faucet is leaking.

شیر چکه می‌کند.

hot-water faucet

شیر آب گرم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد faucet

  1. noun spigot
    Synonyms:
    tap valve spout nozzle stopcock bibcock bibb hydrant

ارجاع به لغت faucet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faucet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faucet

لغات نزدیک faucet

پیشنهاد بهبود معانی