پنبهی بههمفشرده (که بهعنوان تویی تشک و بالش و بستهبندی و عایق و غیره بهکار میرود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The packaging was filled with layers of batt to protect the fragile items inside.
بستهبندی با لایههایی از پنبهی بههمفشرده پر شده بود تا از اقلام شکنندهی داخل آن محافظت شود.
I bought a roll of batt to use as stuffing for my pillows.
یک رول پنبهی بههمفشرده خریدم تا از آن برای پر کردن بالشهایم استفاده کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «batt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/batt