آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ تیر ۱۴۰۳

    Bats

    ˈbæts bæts

    گذشته‌ی ساده:

    batted

    شکل سوم:

    batted

    وجه وصفی حال:

    batting

    توضیحات:

    همچنین می‌توان از batty به‌ جای bats استفاده کرد.

    معنی bats | جمله با bats

    adjective informal

    خل، کم‌عقل، احمق، احمقانه، به‌دردنخور، نادان، غیرعادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    His bats decision to quit his job left him in financial trouble.

    تصمیم غیرعادی او برای استعفا از کارش، او را با مشکلات مالی مواجه کرد.

    She made a bats mistake by not studying for the exam and failing it as a result.

    او با مطالعه نکردن در امتحان و در نتیجه مردود شدن در آن، مرتکب اشتباهی احمقانه شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bats

    1. verb beat thoroughly and conclusively in a competition or fight
      Synonyms:
      beats hits strikes blows beats thrashes licks clobbers bops whacks socks drubs cudgels clubs bludgeons creams sticks beetles flutters winks blinks twinkles
    1. noun a turn at batting
      Synonyms:
      turns rounds
    1. noun a club, especially one used in sports
      Synonyms:
      sticks clubs poles mallets cudgels rackets strokes buffets tears jags boozes carouses binges benders sprees drunks vampires patagia
    1. noun a blow
      Synonyms:
      hits blow knocks rap
    1. adjective informal or slang terms for mentally irregular
      Synonyms:
      nuts loony crazy wacky whacky batty dotty daft loopy nutty bonkers loco balmy barmy kooky kookie buggy cracked crackers fruity haywire round-the-bend around-the-bend

    Idioms

    have bats in one's (or the) belfry

    (امریکا - عامیانه) خل بودن، عقاید احمقانه داشتن

    سوال‌های رایج bats

    گذشته‌ی ساده bats چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bats در زبان انگلیسی batted است.

    شکل سوم bats چی میشه؟

    شکل سوم bats در زبان انگلیسی batted است.

    وجه وصفی حال bats چی میشه؟

    وجه وصفی حال bats در زبان انگلیسی batting است.

    ارجاع به لغت bats

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bats» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bats

    لغات نزدیک bats

    • - batrachian
    • - batrachotoxin
    • - bats
    • - batsman
    • - batt
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.