Pouf

puːf puːf puːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پف دادن، قسمت پف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pouf

  1. noun Offensive term for an openly homosexual man
    Synonyms: fairy, nance, pansy, queen, queer, poof, poove
  2. noun Thick cushion used as a seat
    Synonyms: ottoman, pouffe, puff, hassock

ارجاع به لغت pouf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pouf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pouf

لغات نزدیک pouf

پیشنهاد بهبود معانی